صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 94-95

صلاة جلسه صد و چهار




بسمه تعالی
چون جلسه آخر هست ما تتمه همان آدابی که در کتاب عیدین آمده است به طور خلاصه این را مطرح کنیم تا ببینیم بحث بعد چه باشد. من ابواب زیادی را نوشته ام که در کتب فقهی مطرح نشده است این ها را توجه کنید.
در باب 36 از ابواب صلاة عید دو روایت داریم به این مضمون که وقتی از یک راهی برای نماز عید می روید برگشتن از یک راه دیگه ای برگردید نکته این چیست نمی دانیم. شاید در آن زمان خطراتی بوده یا هرزمانی که خطراتی باشد یا کلا این ها همه اجزاء نعمت است و این نعمت ها را نباید علنی کرد و انّ کلّ ذی نعمة محسود در بعضی روایات دیگر دارد.
حالا غرض از اینجا هم این دو سه روایت که دارد این است از جمله روایت اول باب 36 صدوق باسناده عن السکونی انّ النبی(ص) کان اذا خرج الی العید لم یرجع فی الطریق الذی بدأ فیه یأخذ فی طریق غیره پیامبر وقتی به نماز عید می رفت برگشتن از راهی که برگشته برنمی گشت و از یک راه دیگری بر می گشت.
روایت دوم قلت للرّضا(ع) جعلتُ فداک انّ الناس رووا انّ رسول الله(ص) کان اذا اخذ فی طریق رجع فی غیره می گوید به امام رضا عرض کردم مردم این چنین نقل می کنند که پیامبر از یک راه که برای نماز عید می رفته یا به طور کلی در یک راه که می رفت برگشتش از آن راه نبود فهکذا کان یفعل می گوید به امام رضا عرض کردم واقعا اینطور بوده؟ قال نعم فانا افعله کثیرا بله و من هم بیشتر همین کار را می کنم، ثم قال لی بعد یک نکته ای گفته است می فرماید اما انّه ارزق لک این برای رزق روزی ات بهتر است یعین چه؟
شاید مثلا نکته اش همین باشد کسی توجه نمی کند یک لحظه آمد رد شد اما اگر از همین راه هم برگردد می گوید پس این یک جاهایی نزدیک همین جاست در ذهن می آید چکار داشته است، هم ممکن است مورد حسادت واقع شود اگر نعمت است هم ممکن است مورد اتّهام واقع شود اگر غیر نعمت است، ممکن است این جهات باشد. علی ای حال روایات متعدد است هم در نماز عید و هم غیر عید که وقتی از یک راهی می روید برگشتتان را از راه دیگری قرار دهید.
در باب 37 راجع به اینکه در روز عید و قاعدتا همه اعیاد انسان به کارهای باطل نپردازد، 1/37 عن الباقر(ع) قال النبی(ص) اذا کان اول یوم من شوال روز اول شوال روز عید که می شود یک کسی ندای الهی البته ایهاالمومنون اُغذو الی جوائزکم بیاید جایزه هایتان را بگیرید، جایزه با هبه فرق دارد. هبه بخشش مطلق است و جایزه به خاطر کاری هست که انجام داده است. اینکه در روایات دارد جایزه خمس دارد این با هبه فرق دارد ما در هبه با اینکه قائل به خمس نیستیم اما می گوییم اگر با اصرار گرفت خمس در آن هست. به هرحال ثمّ قال یا جابر بعد حضرت خطاب به جابر کرد و فرمود جوائزالله لیست بجوائز هوالاء الملوک جایزه های خدا مثل جایزه های سلطنتی نیست بعد فرمود هو یوم الجوائز این روز یعنی روز اول شوال روز جایزه است.
در روایت دوم شبیه همین است اذا کان صبیحة الفطر نادی مناد اغدُوا الی جوائزکم، حالا اغدو الی جوائزکم چکار کنیم در روایت سه این باب اینطور می گوید، به طور جزم مرحوم صدوق نقل می کند و از جزمیات صدوق است. نظرالحسین بن علی(ع) الی ناس فی یوم الفطر یلعبون و یضحکون امام حسین نگاه کرد در روز عید فطر یک عده درحال خندیدن و بازی کردن هستند قال اصحابه والتفت الیه اشاره کرد به اینها ولی خطاب به اصحاب گفت ان الله عزّوجل جعل شهرالرمضان مضماراً لخلقه خداوند ماه رمضان را مایه امتحان خلق قرار داده است یستبقون فیه بطاعته الی رضوانه همه سبقت می گیرند به طرف رضوان خدا، سبق فیه قومٌ ففازوا و تخلّف آخرون و تخلّف فخابوا عده ای سبقت گرفتند به رستگاری رسیدند و عده ای تخلف کردند به خسرت و خسران فلعجب کل العجب من الضاحک الاعب فی الیوم الذی یثاب فیه المحسنون و یخب فیه المقصرون بسیار شگفت هستیم از کسی که در روزی که اهل احسان به ثواب می رسند و اهل تقصیر که دو گروه اند و معلوم نیست جزو کدام گروه است می خندد و نمی داند عاقبتش چیست، ایم الله لو کشف الغطاء لشغل محسن باحسان و مسیء یا سائته به خدا قسم اگر پرده ها کنار برود محسنین حقیقت اعمال خودشان را می بینند و مُسیئون هم حقیقت اعمال خودشان را می بینند.
از امام رضا نقل شده است اینکه روز فطر را عید قرار دهند برای اینکه مردم اجتماع کنند و یبرزون للله عزّوجل بروز پیدا کنند در برابر خدا فیمجدونه علی ما منّ علیهم تمجید خدا می کنند برای نعمت هایی که به آنها داده است فیکون یوم عید و یوم اجتماع و یوم فطر و یوم زکات و یوم رغبه و یوم تضرّع عیدش به این معنا است و لانّه اول یوم من السنة یحلّ فیه الاکل والشرب اول روز سال است چون در ابتدا اول سال اول ماه رمضان بوده بعدها شد محرم آن وقت می گوید حالا روز عید اول روزی است که اکل و شرب در آن مباح هست و لانّه اول شهور صنع عند اهل حب شهرالرمضان اول ماه اول سال اول رمضان است فاحبّ الله عزّوجل خدا دوست دارد که ان یکون لهم فی ذلک مجمع یحمدون و یقدسونه لذا خداوند دوست داشت که در این روز که روزه تمام شده روز تهمید خدا باشد.
در باب 39 راجع به این است که با عمامه بیاید برای روز عید، صریح نیست که برای پیش نماز باشد صحیحه حلبی 1/39 فی صلاة العیدین اذا کان القوم خمس او سبع فانّهم یجمعون الصلاة کما یصنعون الیوم الجمعة در نماز عیدین اگر مردم پنج نفر یا هفت نفر هستند، اینها نماز جماعت بخوانند همانطور که روز جمعه جماعت می خوانند بعد فرمود تقنط فی الرکعة الثانیه در رکعت دوم قنوت هم می خوانیم، حالا ما در نماز عید قنوت فقط رکعت دوم نیست ولی اینجا به هرجهتی که بوده حضرت اینطور فرموده است. قبلا هم عرض کردیم در نظر عامه ثابت نیست که حتما قنوت در رکعت دوم باشد عقاید مختلفی بود هفت هشت عقیده بود که توضیح دادیم. ما به ذیلش کار داریم قلت یجوز بغیر عمامة می شود بدون عمامه نماز خواند؟ ندارد امام جماعت، به غیر عمامه می شود قال نعم والعمامة احبّ الیّ، با عمامه باشد بهتر است.
بیست و هفتم سفر در عید مکروه هست مگر بعد از نماز اذا ارد تشرخوص فی یوم عیدین فان فجرالصبح و انت بالبلد فلاتخرج حتی تشرح تذلک اگر در روز عید هستی و همین که صبح طالع شد و در شهر هستی بیرون نرو تا شهود کنی عید را ، این هم جزء مستحبات است در نماز عید.
در باب 23 اگر کسی تکبیرات را یادش رفت تکبیرات قبل از نماز یا بعد از نماز، اگر یادش رفت همین که ازجا بلند شد دیگر تکلیفی ندارد.
در باب 22 خواندیم که تکبیرات بعد از نماز هست و تکبیرات در زن ها هم هست منتهی دارد که زن ها لایجهرن صدایشان را بلند نکنند.
در باب 19 همان نماز امام رضا هست که مفصل است و یک قسمت هایی را ما خواندیم و یک قسمت هایی را عرض کنم فاغتسل و تعمم بعمامة بیضاء من قطع عمامه سفید بر سر بست القی طرفا منها علی صدره و طرفا بین کتفه یک سر عمامه را به سینه و یک سر را هم بین دو کتف پشت و تشمّر ساق پا لباس را بالا زد ثمّ قال لجمیع موالیه افعلوا مثل مافعلت فرمود همه شما مثل من این کار را بکنید ثم اخذ بیده عکّازاً یک عصائی در دست گرفت ثمّ خرج و نحن بین یدیه موالیان حضرت بنی هاشم اینها جلو بودند ازجلو حضرت و حضرت هم دنبال اینها و هو هافٍ حضرت پابرهنه بود قد شمّر سراویله الی نصف الساق حضرت تا نیمه ساق لباس را بالا زده است وعلیه ثیاب مشمّره لباس های دیگر را هم بالا زده فلمّا مشی و مشینا بین یدیه وقتی رفتیم و حضرت هم حرکت کرد ما جلوی حضرت بودیم مثلا حضرت در قلب بوده، رفع رأسه الی السماء حضرت نگاه به آسمان کرد این روایت را هم متعدد داریم که در نماز عید جایی بخوانید که آسمان باشد بعد اینکه اول نگاه به آسمان کنید، حالا چرا، در نماز شب هم داریم اینجا هم اینطور داریم و کبّر اربع تکبیرات چهارتا الله اکبر و فخیل لنا ان السماء والحبطان تجاوبه به نظر ما اینطور آمد که ذکر حضرت را آسمان و دیوارها همه جواب می گویند والقوّاد والناس علی الباب مردم و ارتشی ها مقامات کشوری همه جلو در منزل ایستاده بودند قد تهیّؤ و لبسوالسلاح لباس ها را برتن کردند و اسلحه را برداشتند و تزیّن باحسن الزینة فلما طلعنا علیهم بهذه الصورة وقتی اینطور وارد شدیم و ما را اینطور دیدند و طلع الرضا و امام رضا آمد بیرون از منزل وقف علی الباب وقفة ثمّ قال الله اکبر الله اکبر الله اکبر الله اکبر تا آخر دعاء قال یاسر فتزعزعت مرو یاسر که همراه حضرت است می گوید سرتاسر شهر صدای گریه بلند شد بالبکاء والضبیج و الصیاح تما نظروا الی ابالحسن(ع) و سقط القوّاد عن دوّابهم ارتشی ها و مقامات از مرکب ها پایین آمدند ورمو بخفافهم کفش هایشان را هم درآوردند لما رأوا ابالحسن حافیا بعد این را داریم ما به این جهتش کار داریم و کان یمشی و یقف فی کل عشر خطوات در هر ده قدم می ایستاد و یکبّر ثلاثة مرّات یا اربعه طبق نسخه ای چهاردفعه تکبیرات را می گوید بعد دوباره می گوید که دیدم  آسمان و زمین انگار جواب می گوید و صدای گریه بلند شده است قال له الفضل بن سهل، وزیر مأمون فضل بن سهل گفت یا امیرالمؤمنین ان بلغ الرضا مصلّی علی هذه السبیل اگر امام رضا با این وضع به مصلی برسد افتتن به الناس اصلا مردم به فتنه می افتند و کسی گوش به حرف تو نمی کند و رأی ان تسئله ان یرجع به عقیده ما شما بخواه که امام رضا برگردد و بعث الیه مأمون فسئله الرجوع فدعی ابوالحسن بخفّه حضرت هم دنبال این کفش خودش را پوشید و رکب و رجع اینجا داشت که هر ده قدم می ایستاد ونگاه می کرد و این ذکر را می گفت. من ده قدم را جایی ندیدم و در کتاب های فقهی هم جایی ندیدیم.
در باب 14 از همین ابواب تطییب و غسل، من لم یشهد جماعة الناس یوم العید اگر کسی به جماعت هم نرسید غسل کند، عطر بزند و تنهایی نماز بخواند بعد حضرت دارد که خضوع زینتکم عند کل مسجد هم تطبیق به همین کرده است برای عید.
در یک روایت دارد کان رسول الله اذا اتی بطیب یوم الفطر بدأ بنسأله بدع بنساء وقتی روز عید برای حضرت عطر می بردند اول می داد به زن ها این برای زن ها در خانه قاعدتا اینطور هست.
در باب 11 عمامه حتما ببندند، اینجا راجع به امام جماعت است ینبغی للامام، 1/11 از ابواب صلاته، ینبغی للامام ان یلبس یوم العیدین بردا خوب است در عیدین برد بپوشند آن که معروف است برد یمنی ولی برد نمی دانم اشاره به کتان است، معروف برد را یک چیز جدا می دانستند آن وقت برد یمنی را برای کفن انتخاب می کردند، بردایی که حالا هست همان کتانی هست. حضرت برد می پوشید و یعتمّ و عمامه می بستد شاتیا کان او قائظاً یعنی چه در زمستان و چه در تابستان، روایت متعدد داریم. یک روایت دیگر هم این است که در جمعه لزومی ندارد اما در غیر جمعه به طور مطلق باز این روایت دارد.
اگر کسی به نماز عید رسید ولی نماز عید مخالفین خوب نمازش درست نیست، ما قبلا بحث کردیم ما نماز آن ها را مجزی نمی دانیم مگر در تقیه اکراهی، اضطراری، خوفی نه در تقیه صرف رفاقت با آن ها، این هم یکی از شواهدش.
عن سلمان الفارسی قال رسول الله(ص) من صلّی اربع رکعات یوم الفطر بعد صلاة الامام اگر کسی بعد از صلاة امام جماعت در روز عید فطر چهار رکعت نماز بخواند، ما قبلا روایات داشتیم که بعد از نماز عید تا ظهر هیچ چیز نخواند، این که در اینجا مرحوم صدوق می گوید منظور این است که با نماز مخالف بوده است و نماز مخالف هم قبول نیست و خودش چهار رکعت بخواند به جای این نماز استثناء است. یقرأ فی اولّهنّ سبّح اسم ربّک الاعلی فکانّما قرأ جمیع الکتب کلّ کتابا انزله الله اگر سبح اسم را بخواند مثل این است که همه کتاب های آسمانی را خوانده است. در رکعت دوم والشمس وضحاها را بخواند له من الثواب ما طلعت علیه الشمس در رکعت سوم  والزها را بخواند له من الثواب کمن اشبع جمیع المساکین و دهّنهم و آن ها را روغن مالی کرده است و نزّقهم تمیزشان کرده است در رکعات چهارم قل هوالله احد بخواند سی بار خدا گناهان پنجاه سال گذشته و پنجاه سال آینده خیلی عجیب است این روایت.
اجمالا گناه های آینده بخشیدن معنایش این می شود که تضمین داده است که هرچقدر می خواهی گناه کن مثل اینکه یک وقتی بحث کردیم که آقای کریمی که می گوید ان تجتنبوا کبائر ما تنهون ان یکفّر عنکم سیئاتکم، این به حسب ظاهر ترخیص می دهد که هرچه می خواهی گناه صغیره انجام بده، یعنی اگر گناه کبیره نکنی گناه صغیره هرچه باشد ما می بخشیم، این در حقیقت اجازه دادن به ارتکاب گناهان صغیره هست ولی اولا اصرار بر گناهان صغیره کبیره هست در ثانی این بیشتر به نظر می آید یعنی گناهان گذشته ای که حالا می خواهد برگردد، حالا این پنجاه سال آینده معنایش این نیست که هرچقدر می خواهی گناه کن و همه را می بخشد، این به معنای چیزهایی است که انسان پشیمان است ولی عنوان توبه هم نیست توبه خودش باز عنوان جدایی است.
این چیزهایی بود که جمع آوری کردم کل آداب وچیزهایی که راجع به آداب نماز عید است عرض کردیم نوعا در کتب فقهی نیامده است و اینجا مرحوم سید اشاره نکرده است. مرحوم سید بعد از نماز عید چند نماز مستحبی را آورده است اولی اش نماز لیلة الدفن است و همینطور چندین نماز مستحبی بعدی بعد وارد می شود به نماز جمعه.




   دوشنبه 28 تیر 1395




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما