بسمه تعالی
چند بحث در صلاة جعفر هست اولا آن قدر اهمیت دارد
که در کتب فقهی هم که رسمش بر واجبات است یک فصلی درباره صلاة جعفر آمده است،
روایات آن هم معتبر است.
روایت اول از این باب که سندش هم سند معتبری هست
کلینی علی بن ابراهیم ابیه ابن ابی عمیر عن یحیی الحلبی عن هارون بن خارجه قال
رسول الله لجعفر یا جعفر الا امنحک الا اعطیک الا احبوبک احبوک فقال له جعفر بلی
یا رسول الله و ظنّ الناس انّه یعطیه ذهبا او فضّةً فاشرف الناس یا تشرف الناس سر
کشیدند ببیند چه به او می گوید فقال انّی اعطیک شیئاً ان انت صنعته اته فی کلّ یوم
کان خیراً لک من الدنیا و ما فیها و انت صنعته بین یومین یعنی هردو روز یک بار
غفرالله لک ما بینهما و انت صنعته کلّ جمعة او کلّ شهرٍ او کلّ سنة غفر لک ما
بینهما خیلی تعبیر عجیبی است تصلّی اربع رکعات به این ترتیب تبتدئ فتقرأ و تقول
اذا فرغت یعنی وقتی قرائت تمام شد قبل از رکوع، سبحان الله والحمدلله و لا اله
الله والله اکبر تقول ذلک خمس عشرة مرّة پانزده مرتبه بعد از قرائت فاذا رکعت در
رکوع قلته عشر مرّاة فاذا رفعت رأسک من الرّکوع قلته عشر مرّاة فاذا سجدت قلته عشر
مرّاة فاذا رفعت رأسک من السجود فقل بین السجدتین عشر مرّاة فاذا سجدت الثانیه فقل
عشر مرّاة فاذا رفعت رأسک من السجدة الثانیة قلت عشر مرّاة و انت قائم قبل ان تقوم
فذلک خمسٌ و سبعون التسبیحات من کلّ رکعة در هر
رکعت می شود هفتادو پنج ذکر تسبیحات آن وقت روی هم حساب کنیم چندتا می شود؟ سی صد
تا تسبیح می شود در این چهار رکعت، سی صدتا چندتا تسبیحه می شود؟ هزارو دویست تا
می شود.
بعد این را دارد یکی از مسائلی که آقایان هم
عنوان کردند این هست که این نماز جعفر اختصاص به ساعت معیّنی ندارد از نظر اصل
اجزائش و قبولی اش، ان شئت صلّیتها فی النّهار و ان شئت صلّیتها فی الیل، شب، روز
هر موقع شد.
در روایت دوم این باب قلت لابی عبدالله(ع) من
صلّی صلاة جعفر کتب الله عزّوجل له من الاجر مثل ما قال رسول الله لجعفر آخر این
روایت که خواندیم پیامبر به جعفر می گوید اگر این کارها را بکنی این قدر اجر داری،
خیر لک من الدنیا و ما فیها، این برای جعفر بود حالا اگر مردم دیگر هم این کار را انجام دهند همین خصوصیتی که برای جعفر
بود برای آن ها هم هست؟ امام صادق فرمود به خدا قسم بر مردم دیگر هم هست یعنی خیر
لک من الدنیا ما فیها.
این صلاة معروف است به صلاة جعفر عامه همانطور
که جلسه قبل هم عرض کردم بعضی هایشان دارند صلاة عباس، عباس بن عبدالمطلب عموی
پیامبر، منشاء این چه بوده؟ آیا فقط دشمنی با خاندان ابوطالب بوده که به اصطلاح
نخواستند که خصوصیاتی برای این ها باشد، به هرجهتی بوده بالاخره این طور گفتند، در
روایات خودمان یک روایت پیدا کردم که بعد از اینکه حضرت به جعفر این را می گوید
بعد راوی اینطور دارد قال رسول الله لجعفر مثل ذلک یعنی همین خصوصیات و قال عمران
حدّثنا اسحاق عن موسی بن عبدالعزیز عن حکم بن ابان عن یکی آنها عن ابن عباس انّ
رسول الله(ص) قال للعباس مثله یعنی همین که پیامبر به جعفر گفته است به عباس عموی
خودش هم گفته است پس در روایات ما هم داریم که این برای عباس هم باشد ولی سنّی ها
اصلا روایت جعفر را مطرح نمی کنند روایت عباس را مطرح می کنند، حالا مباحث متنوعی
در این بحث صلاة جعفر هست که به مقدار فرصت عرض کنیم.
اول اینکه در بعضی ایام افضل است، جمعه، موقعی
که خورشید هم بالا می آید و یک دو ساعت هم از آفتاب گذشته است، در بعضی روایات تصریح
دارد این معنا، در باب چهارم از همین ابواب روایت اول احتجاج طبرسی عن حمیری عن
صاحب عصر والزمان ارواحنا فداء کتب الیه و سئله عن صلاة جعفر فی ایّ اوقاتها افضل ان
تصلّی فیه و هل فیها قنوتٌ چه وقتی افضل
است و آیا قنوت دارد؟ و ان کان اگر قنوت هم دارد ففی ایّ رکعة کدام رکعت فاجاب
حضرت اینطور در جواب نوشته است افضل اوقاتها صدرالنهار من یوم الجمعه سینه روز
همان موقعی است که آفتاب بیرون می آید ثمّ فی ایّ الایام شئت بعد از جمعه دیگر هر
وقت خواستی و ایّ وقتاً صلّیتها من لیل او نهار و هو جائز فرقی نمی کند افضل جمعه
هست ولی غیر از جمعه هر وقت شد والقنوت فیها مرّةٌ دو قنوت هم دارد فی الثانیة قبل
الرکوع رکعت دوم قبل از رکوع و فی الرّابعه بعدالرکوع و در رکعت
چهارم بعد از رکوع، دوتا دو رکعتی هست، دو رکعت اول یک قنوت دارد و دو رکعت دوم هم
یک قنوت دارد منتهی در این روایت در دو رکعت دوم را دارد قنوتش بعد از رکوع هست
این خلاف ادله دیگر هست، روایت چون مکاتبه هست و سندی ندارد، طبرسی در احتجاج نقل
می کند از حمیری مثل بقیه توضیحات احتجاج که مرسل است و سندی ندارد.
در بعضی روایات دارد شب نیمه شعبان مؤکد است، در
باب هفتم از همین ابواب صلاة جعفر روایت اول اینطور دارد سئلت ابالحسن علی بن موسی
الرضاء عن لیلة نصف من شعبان شب نیمه شعبان قال هی لیلةٌ یعتق الله فیه الرقاب و
من النار از جهنم آزاد می شود و یغفر فیه الذنوب الکبار گناهان کبیره را خدا می
بخشد، قلت فهل فیها صلاةٌ زیادةً علی صلاة سائراللیالی آیا در شب نیمه بیش از شب
های دیگر نمازی وارد شده است؟ قال لیس فیها شیءٌ موظّف چیز موظّفی که وظیفه معین
شده باشد خیر ولکن ان احببت ان تطوع فیها بشیءٍ اگر می خواهی تطوعا استحبابا انجام
بدهی فعلیک بصلاة جعفر و اکثر فیها من ذکرالله والاستغفار والدّعا هرچه می توانید
در همین صلاة جعفر استغفار و ذکر و خدا و دعا کنید فانّ ابی پدر از امام هشتم یعنی
موسی بن جعفر کان یقول الدّعاء فیها مستجاب این هم خیلی جالب است دعاء در نماز
جعفر مستجاب می شود، قلتُ انّ الناس یقولون انّها لیلة الصکاک گفتم که مردم
معتقدند که این شب نیمه شعبان شب صکاک یعنی نامه های برائت از جهنم ظاهرا منظور
هست، سک، قال تلک لیلة القدر فی شهر الرمضان فرمود
تلک یعنی لیلة السکاک که برائت از جهنم است آن در شب قدر است ولی به هرحال شب نیمه
هم آنقدر مهم است پس شب نیمه و روز جمعه افضل است بقیه اش هرموقع شد فرقی نمی کند.
مطلب بعدی اینکه در این چهار رکعت سوره خاصی
لزوم ندارد ولی افضل همین چیزی است که در روایات آمده و در مفاتیح هم دارد، در
روایات از جمله روایت اول ندارد سوره خاصی، در روایت هشتم این باب هم اصل آن هست
اما در باب دوم روایت سوم یقرأ فی الاولی اذا زلزلت فی الثانیه والعادیات فی
الثالثه اذا جاء نصرالله فی الرابعه قل هوالله در مفاتیح هم همینطور نوشته شده است
قلت فما ثوابها ثوابش چه کسی این کار را کند؟ قال لو کان علیه مثل رمل عالج ذنوبا غفرالله
له اگر به اندازه شن ریزه های وادی عالج گناه داشته باشد خدا می بخشد ثمّ نظر الیه
فقال انّ ما ذلک لک و لاصحابک از
حضرت موسی بن جعفر هست می گوید نظر کرد حضرت به من به ابراهیم عبدالحمید، ابراهیم
عبدالحمید از ثقات صحابه است فرمود که این ثواب ها که گفتیم برای تو و اصحاب تو
هست می خواهد بگوید ایمان معتبر است به سنّی ها نمی دهند، غرض این هم در روایات
آمده است.
در روایت دوم از این باب اینطور دارد و ایُّ شیء
اقرءُ فیها چه بخوانم چه سوره هایی، قال اقرأ فیها اذا زلزلت و اذا جاء نصرالله و
انّا انزلنا و قل هوالله احد این
با او فرق کرد ولی به هرحال هردو اینها وارد شده است و اشکال ندارد.
در یک روایتی روایت آخر است روایت اول باب 2می
گوید اقرأ فی صلاة جعفر قل هوالله و قل یا ایهاالکافرون، پس سه جور در روایات آمده
است ولی معروف همان روایت اول است اذا زلزلت والعادیات دو رکعت اول، اذا جاء
نصرالله و قل هوالله در دو رکعت بعدی بخواند.
مطلب بعدی اینکه می تواند نماز جعفر را بخواند،
تسبیحاتش را بعدا بگوید، برای اینکه کار دارد و این موارد، روایت اول از باب هشتم
ابواب صلاة جعفر سمعت اباعبدالله(ع) یقول من کان مستعجلاً یصلی صلاة الجعفر
مجرّدتا کسی عجله دارد نماز جعفر را با عجله می خواند ثمّ یقضی التسبیح و هو ظاهرٌ
فی حوائجک تسبیحات را ضمن کارهایش که انجام می دهد تسبیحات را هم انجام می دهد،
روایت دوم اذا کنت مستعجلا فصلّ صلاة الجعفر مجرّداً ثمّ اقض تسبیح نماز جعفر را
خالص مجرد یعنی بدون تسبیحات بخوان بعدا تسبیحات را قضاء کن.
این برای کسی بود که عجله دارد، اما اگر کسی
فراموش کرد یعنی مثلا بعد از قرائت یادش رفته است و رکوع یادش افتاد می تواند در
رکوع جبران کند یعنی اگر ده رکوع باید بخواند حالا پانزده تای قرائت را هم در همان
رکوع بگوید این را هم روایت داریم. در باب ششم روایت اول اسئله عن رجلٌ صلّی صلاة
جعفر رکعتین ثمّ تعجّله عن الرکعتین الاخیرتین حاجة این راجع به این است که چهار
رکعت را اگر نمی تواند بخواند، این که الان خواندیم این بود که عجله دارد تسبیحات
را بعدا می خواند، حالا این می گوید که دو رکعت بیشتر وقت ندارد، دو رکعت را حالا
می خواند و دو رکعت دیگر را بعدا می خواند پس این چهار رکعت را بخواند به هرگونه
این که می شود وقت دارد باهم بخواند با تسبیحات، وقت ندارد باهم بخواند بدون
تسبیحات، این را هم اگر وقت ندارد دو رکعت حالا بخواند دو رکعت بعدا تسبیحات را هم
حالا می تواند بخواند یا بعدا بخواند. این سلسله مراتب که ذکر شده است دلیل بر
اهمیت مسئله هست که خیلی اصرار شده است که ترک نشود.
در روایت اول از باب ششم علی بن ریّان می گوید
کتبتُ الی الماضی الاخیر از موسی بن جعفر اسئله عن رجلٌ صلّی من صلاة الجعفر
رکعتین ثمّ تعجّله عن الاخیرتین حاجة دو رکعت را خواند بعد یک حاجتی پیش آمد که
عجله دارد و باید برود دنبال آن کار ایقطع ذلک لحادث یحدث؟ ایجوز ان یتمّها اذا
فرغ من حاجته و ان قام عن مجلسه او لایحتسب ذلک الّا ان یستأنف الصلاة و یصلّ
الاربعة رکعات کلّها فی مقام الواحد می گوید به امام عرض کردم کاری پیش آمد کرد چه
کار کنم؟ می توانم بعد ادامه بدهم دو رکعت خواند و دو رکعت دیگر بخوانم یا حتما
باید چهار رکعت را یک جا بخوانیم و از اول باید شروع کنم؟ حضرت فرمود بل ان قطعه ان
ذلک امر لا بدله منه فلیقطع اگر یک کاری پیش آمد کرد و چاره ای ندارد این نماز را
الان رها کند ثمّ لیرجع فلیبن علی ما بقی منها بعدا
برگردد و دنبالش را بخواند که اگر ما باشیم می گوییم وسط نماز هم می شود منتهی وسط
آن خلاف اتفاق و شهرت این ها هست این است که می گوییم دو رکعت را تمام کند و دو
رکعت دیگر را بعدا بخواند.
یک مطلب این هست که آیا این چهار رکعت با دو
سلام است یا با یک سلام، در بعضی روایات تصریح شده است که با دو سلام است، در باب
اول روایت پنجم اینطور دارد ثمّ بعد از اینکه می گوید تسبیحات را گفت و این موارد ثمّ
تتشهد و تُسلّم تشهد می خوانیم و سلام می دهیم ثمّ تقوم و تصلی رکعتین اخرائیین
تسلمُ فیهما مثل ذلک دوباره ثمّ تسلّم پس دو سلام دارد.
یک مطلب این هست که آیا این صلاة جعفر که می
خوانیم می شود به جای نمازهای نافله هم حساب کرد؟ مثلا نافله مغرب دو رکعت اولش،
نافله ظهر و عصر همه چهار رکعت، نماز جعفر را می خواند به پای نافله ها حساب شود،
آیا این ممکن است یا ممکن نیست؟ نوعا قبول کردند در بعضی روایات هم داریم. در بعضی
روایات دارد که و ان شئت جعلته من نوافل الّیل و ان شئت جعلته من نوافل النهار،
روایت اول از باب پنجم از ابواب صلاة جعفر ان شئت صلّ صلاة التسبیح بالیل و ان شئت
بالنهار و ان شئت فی السفر تا اینجا در مورد وقتش سفرا، حضرا، شب، روز می شود
خواند بعد می گوید و ان شئت جعلتها من نوافلک اگر بخواهی می توانی نماز جعفر را
جزء نافله هایت حساب کنی و ان شئت جعلتها من قضاء صلاة می
توانی نماز قضاء حسابش کنی، در روایت دوم سئلت اباعبدالله(ع) ان صلاة جعفر احتسب
بها من نافلتی می توانم جزء نافله حسابش کنم؟ قال ما شئت من لیل او نهار چه
نافله شب و چه نافله روز می توانی نماز جعفر را جزء نافله حساب کنی، در روایت سوم
همین با هم همینطور در روایت پنجم هم همینطور، در حقیقت این هم می خواهد تأکید را
بگوید.
حالا این یعنی چه؟ من نماز نافله بخوانم پای
جعفر حساب شود یا نماز جعفر بخوانم پای نافله حساب شود؟ نیت کدام را انجام دهم؟
نظیر این مطلب مطرح است در کتب فقهی راجع به نماز غفیله و نافله که آیا نماز غفیله
بخوانم به پای نافله حسابش کنم یا قصد کنم نافله را به پای غفیله هم حسابش کنم؟ سه
احتمال اینجا داده شده است.
یک احتمال اینکه هردو را نیت کند با یک عمل با
همین دو رکعتی که می خوانید، چهار رکعتی که می خوانید هم نیت نافله کنید هم نیت
نماز جعفر، نیت هردو، نیت کنم با اینکار می خواهم هم نافله انجام دهم هم نماز جعفر
را انجام دهم برای اینکه مصداق هردو هست، نظیر این مطلب در خود نماز نماز جعفر
راجع به تسبیحات ذکر رکوع و سجود هست، آیا باید علاوه بر تسبیحات نماز جعفر
تسبیحات ذکر رکوع و سجود را هم بگویم یا نه؟ یک احتمال این است و ما هم در معلقات
عروه این احتمال را قبول کردیم و آن اینکه دیگر آن ذکر را نمی خواهد، همین تسبیحات
جعفر را که می گوید مصداق ذکرالله راجع به رکوع و سجود هم هست پس وقتی می گوید
سبحان ربّی العظیم این هم مصداق ذکر رکوع هست و هم مصداق تسبیحات جعفر، تسبیحات
جعفر اخص است، تسبیحات اربعه را می گوییم هم مصداق ذکر رکوع می شود و مصداق این می
شود. اگر گفتیم که در رکوع و سجود ذکر خاص سبحان ربّی العظیم و سبحان ربّی العلی
معتبر است خوب با ذکر جعفر فرق می کند ولی اگر گفتیم نه چنانچه خیلی ها گفته اند
که ذکر رکوع و سجود هم ذکر خاص نمی خواهد، این یکی از مواردش هست، حتی الحمدالله
کسی بگوید گفتند اشکال ندارد اگر اینطور شد یک ذکر جعفر که می گوید هم مصداق ذکر
رکوع و سجود است و هم مصداق این، یک عمل انجام می دهد مصداق دو عنوان، نظیر این
مطلب در این بحث که نماز تسبیحات را بخواند، نماز جعفر را بخواند آن وقت ضمن نماز
جعفر نماز نافله انجام شده است.
عقیده مرحوم آقای خوئی همین است، مرحوم صاحب
جواهر هم عقیده اش همین است می گوید با یک عمل مصداق دو چیز هم نافله حساب می شود
هم نماز جعفر چنانچه که در آن جا گفتیم که ذکر رکوع خاص نیست هم ذکر رکوع حساب می
شود و هم ذکر تسبیحات جعفر، این معنا درست است؟ حالا غرض این یک احتمال است.
احتمال دوم اینکه شما نیت نافله کنید نماز جعفر
هم حساب شود، این را از آقایان مرحوم آقای سید جمال گلپایگانی در حواشیشان نظرشان
بر این است می گویند نیت نافله کن و نماز جعفر هم حساب می شود یک احتمال هم این
است که نماز جعفر نیت کن نافله هم حساب می شود، حالا کدامش را بگوییم؟
قاعدتا این ها دو عمل هستند آیا می شود ما نافله
ظهر را نیت کنیم بعد بگوییم به جای فریضه هم حساب شود؟ این دو عمل است نمی شود، چه
فرقی می کند همانطور که نافله به جای فریضه حساب نمی شود، فریضه به جای نافله حساب
نمی شود غفیله هم به جای نافله حساب نمی شود نافله هم به جای غفیله حساب نمی شود،
صلاة جعفر به جای نافله حساب نمی شود این ها دو عنوان هستند، دو عنوان یعنی دو چیز
هستند، باز در مالیات مثل اینکه شما یک بدهی دارید به زید بابت نذری که کرده بودید
که به زید پول بدهید یک بدهی هم دارید به زید ثمر یک معامله، می توانیم بگوییم یک
مقدار پول بده مصداق هردو شود؟ ظاهرش این است که دو عمل جدا باید انجام شود ولی این بزرگان چنین فرموده اند، صاحب
جواهر می گوید تداخل می کنیم، مرحوم آقای خوئی هم می گوید تداخل این هم یک قدری به
نظر معنا بعید می آید، این ها دو عنوان هستند، ما در معلقات عروه هم تعدد را
گفتیم، به هرحال این ها یک مطلب هستند.
پس دو مسئله را ضمن این گفتیم اول اینکه نافله
با صلاة جعفر دو چیز است جدا باید باشد و یکی هم اینکه ذکر رکوع و سجود اگر گفتیم
ذکر خاصی در رکوع و سجود معتبر نیست همان تسبیحات اربعه کفایت می کند.