بسمه تعالی
در باره نماز
غفيله که بين نماز مغرب و عشا خوانده ميشود دوتا بحث مهم هست. يک بحث اين است که
اساسا اين نماز ارتباط دارد يانه؟ يک بحث هم اين است که خوب اين نماز نافله است. و
رواياتي داريم که لاتطوع في وقت الفريضه در وقت نماز واجب جاي براي مستحب نيست.
خوب بعد از نماز مغرب وقت نماز عشا است. نماز غفيله بشود تناسب ندارد.
قسمت اول که آيا
اعتباري سندي دارد ياندارد دو جور روايت داريم. يک روايت که به تفصيل همين نماز غفيله
را دارد که در رکعت اول آيه و ظن النون را بخوانيد بعد از حمد در رکعت آيه اي و
انه مفاتيح الغيب را بخوانيد. اين سندش ارسال دارد مرسله هشام ارسال است که قبلا
خوانديم در ابواب باب20 از ابواب بقية الصلوات المندوبة. روايت دوم. مصابح شيخ طوسي
عن هشام بن سالم عن ابي عبدالله من صلي بين العشائين رکعتين يقرء في الاولي الحمد
و ظنون و في الثانية الحمد و انه مفاتيح الغيب فاذا فعل من القرائة رفع يديه و قال
الله اني اسئلک بماتيح الغيب اللتي لايعلمها الا انت. تا آخر دعايي که متعارف است.
اين روايت سند
ندارد ارسال است شيخ طوسي مرسلا عن هشام بن سالم. خوب اين يک جور روايت است خصوصيات
نماز غفيله را دارد.
اما يک روايت
هم داريم عرض کرديم به طور کلي مي گويد دو رکعت خفيف در ساعت غفلت يعني اين هم غفيله
است، غفيله به تناست ساعت غفلت گفته شده، غفلت بين العشائين. نه وقت مغرب است و نه
وقت عشاء است. علي اي حال غفيله به تناسب غفلت گفته مي شود. اين هم مي گويد در
ساعت غفلت دو رکعت مخفف بخوانيد همه معتقدند در آن دو رکعت غفيله اگر آيه را
نخوانديم چيزي ديگري خوانديم اين ضرري ندارد. بالاخره به آن نيت بوديم. اگر اين
روايت را به طور مطلق شامل غفيله بگيريم اين سندش خوب است. صدوق به طور جزم مي گويد
قال رسول الله تنفلوا في ساعة الغفلة و لو برکعتين خفيفتين. در ساعت غفلت که بين
مغرب و عشا است نافله بخوانيم ولو يک رکعت مخفف. البته ولو دارد ولو با دو رکعت
مخفف. يعني عبارت اين حتما نيست دو کرعت حتما مخفف باشد. پس منطبق بر آن دوتا آيه
مي شود.
آن وقت اين روايت
را خوانديم که صدوق به طور جزم نقل مي کند در علل هم نقل شده در ثواب الاعمال آمده
در مجالس شيخ طوسي هم آمده در معاني الاخبار صدوق هم آمده. بنابر اين مي شود گفت اين
به طور اطلاق شامل يک غفيله متعارف هم مي شود و بنابر اين سندش از اين نظر خوب
است. پس مشکلي از اين نظر ندارد. ما نيت کنيم آن دو کرعتي که در اين روايت معتبر
آمده و شامل بر آن غفيله متعارف هم مي شود.
ما يک بحث دوم
هم داريم و آن اينکه لاتطوع في وقت الفريضة وقت نماز عشاء است چطور نماز غفيله مي
خوانيد.
اولا خوب يک شبهه اي پيش مي آيد که پس نافله
مغرب چه؟ غفيله مغرب بعد از مغرب است و قبل از عشاء است پس آن هم لاتطوع في وقت
الفريضه پس بگوييم غفيله مغرب هم نخواند.
جوابش اين است
که نه لاتطوع في وقت الفريضة تطوع يعني آن نمازي که از پيش خودمان داريم مي آوريم.
در آيه حج ديديد که ان )إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ
حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا
وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ) (البقرة:158) تطوع خيرا
يعني از خودش بياورد ما نمي گوييم اين کار را بکند. لذا گفتند که اين لاتطوع في
وقت الفريضه مربوط به نافله هاي که اعتبار دارد معين هستند نيست يک چيزهايي غير اين
نافله ها هست بنابر اين شامل نافله مغرب که دوتا دو رکعت است نمي شود. آن در وقت
فريضه است در عين حال اشکال ندارد. ولي شامل نماز غفيله که مي شود. غفيله به عنوان
نافله مغرب که نيست. بنابر اين يک تطوعي است خودمان داريم انجام ميدهيم.
خوب اينجا در عين
حال مي شود جواب داد باز هم و آن اين است که لاتطوع في وقت الفريضة شامل امثال غفيله
هم نمي شود براي اينکه وقتي که گفتيم اعتبار سندي دارد با اين روايت جزم صدوق، خوب
ديگر تطوع از پيش خودمان نيست دستور شارع است شارع فرموده در ساعت غفلت اين دو
کرعت را بخوانيد. بنابر اين تطوع نمي شود دستور الهي است. اين يک مطلب.
مطلب ديگر اينکه
اين لاتطوع في وقت الفريضة اين يعني چه؟ مرحوم شيخ حر عاملي چندتا احتمال ميدهد يک
احتمال اين است که منظور از وقت فريضه يعني جماعت وقتي که نماز جماعت فريضه دارد
انجام مي شود شما مشغول نماز مستحبي نشويد. بعيد هم نيست منظور اين باشد و الا متدينين
الي ما شاء الله در وقت واجب يک نماز مستحبي مي خوانند بعد نماز واجب شان را مي
خوانند. آن وقت در نافله ها که به جاي خودش. حالا اين يک توجيبه است.
يک توجيه اينکه
بگوييم از پيش خود نيست شارع گفته آن نافله ها را بخوان. يکي اينکه بگوييم استثناء
است، خاص است لاتطوع في وقت الفريضه عام است همه اينها را مي گيرد منتهي اينها به
دليل خاص استثناء شده نافله ها.
علي اي حال
لاتطوع في وقت الفريضة يک احتمال اين است که بگوييم مربوط به نماز جماعت است آن
وقت ربطي به اين بحث ندارد.
يک مطلب اين
است که اين لاتطوع في وقت الفريضة يعني چه؟ يعني واقعا نمازش اشکال دارد؟ يا اينکه
کمال ندارد مثل لاصلوة لجار المسجد الا في المسجد. اين معنايش اين نيست که نماز
باطل است. يعني کمالش به آن نيست.
و از طرف ديگر
نماز غفيله خودش يک آثاري دارد. حالا منهاي قضيه سند که توجيه کرديم به اينکه با
روايت صدوق به او اعتبار بدهيم خود يک نماز غفيله يک آثاري دارد. لاتطوع في وقت
الفريضة اگر گفتيم که حرمت است خوب بلي ديگر جاي غفيله و نمازهاي مستحبي نيست. ولي
اگر گفتيم که نفي کمال است مثل لاصلوة لجار المسجد الا في المسجد اگر اين طوري گفتيم
خوب مي شود کراهت کسي که نماز واجب به عهده اش است مستحبي غير رسمي نخواند مي شود
کراهت. اگر کراهت است دو چيز مقابل هم هستند اولا کراهت مي شود اقل ثوابا. آن وقت يک
حکم حيثي داريم که تطوع نکنيد يک چيز هم به عنوان غفيله داريم که آثار و خواصي
دارد اينها مقابل هم هستند. هرکدام يک مجازي دارد کدام را بگوييم ارجح است. پس نمي
شود اشکالي درست کرد حتما.
خلاصه حرف اين
شد: از روايت صدوق استفاده کرديم که نماز غفيله اعتبار دارد. روايات لاتطوع في وقت
الفريضة عقلا استحباب و کراهت است نه الزام. ثانيا احتمالا همان طوري که شيخ حر
عاملي احتمال داده منظور در وقت نماز جماعت است بنابر اين اشکالي پيدا نمي کند غفيله
را بخوانيم. به علامه اينکه غفيله خودش يک آثاري دارد آن ترک تطوع که مي گوييم
تطوع نکند آن هم يک آثاري دارد. لابد انجام ندادن اين، اطاعت کراهت کردن، هرکدام يک
رجحاني دارد بايد ديد کدام ارحج هستند.
به علاوه اين لاتطوع في وقت الفريضة که معروف هم
هست در باب35 ا ابواب مواقيت است. در آنجا چندين روايت داريم در باب35 روايت اول
تصريح مي کند که اشکال ندارد حضرت به راوي مي فرمايد اگر در شب هاي ماه رمضان بيست
رکعت هر شب بخوانيد در شب هاي آخر، دهه آخر مي شود بيست رکعت. آن وقت در شب هاي
قدر هم هر شب صد رکعت بخوانيد. بعد حضرت دارد که اشکال ندارد که قبل از نماز فريضه
اينها را بخوانيد. خلاصه در روايت اول باب35 در جلد4 از ابواب مواقيت از اين چاپ
ما اين است. روايت اول تصريح دارد که ممنوع نيست تطوع در وقت فريضه.
روايت اين است
هرچند استاد>
نخواند. «عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ
يَأْتِي الْمَسْجِدَ وَ قَدْ صَلَّى أَهْلُهُ أَ يَبْتَدِئُ بِالْمَكْتُوبَةِ أَوْ
يَتَطَوَّعُ فَقَالَ إِنْ كَانَ فِي وَقْتٍ حَسَنٍ فَلَا بَأْسَ بِالتَّطَوُّعِ
قَبْلَ الْفَرِيضَةِ وَ إِنْ كَانَ خَافَ الْفَوْتَ مِنْ أَجْلِ مَا مَضَى مِنَ
الْوَقْتِ فَلْيَبْدَأْ بِالْفَرِيضَةِ وَ هُوَ حَقُّ اللَّهِ ثُمَّ لْيَتَطَوَّعْ
مَا شَاءَ أَلَا هُوَ مُوَسَّعٌ أَنْ يُصَلِّيَ الْإِنْسَانُ فِي أَوَّلِ دُخُولِ
وَقْتِ الْفَرِيضَةِ النَّوَافِلَ إِلَّا أَنْ يَخَافَ فَوْتَ الْفَرِيضَةِ وَ
الْفَضْلُ إِذَا صَلَّى الْإِنْسَانُ وَحْدَهُ أَنْ يَبْدَأَ بِالْفَرِيضَةِ إِذَا
دَخَلَ وَقْتُهَا لِيَكُونَ فَضْلُ أَوَّلِ الْوَقْتِ لِلْفَرِيضَةِ وَ لَيْسَ
بِمَحْظُورٍ عَلَيْهِ أَنْ يُصَلِّيَ النَّوَافِلَ مِنْ أَوَّلِ الْوَقْتِ إِلَى
قَرِيبٍ مِنْ آخِرِ الْوَقْتِ.»
شيخ حر عاملي يک
توجيهش هم اين است در همان باب35 دارد يک احتمال دارد که اين مربوط به جماعت است. يک
احتمال هم دارد که تنگي وقت است. يک توجيهش هم اين است که اين ظهوري در الزام
ندارد. همان که ما گفتيم لاصلوة لجار المسجد الا في المسجد.
حالا لاتطوع في
وقت الفريضة يعني اين مطلقا در وقت نماز واجب مستحبي نبايد خواند يا آنکه عنوان
خاص ندارد نخوانيد. تطوع يعني همين طوري دو رکعت خواندند ظهور تطوع هم بيشتر اين
است اما اينکه عنوان دارد اين غفيله همين طوري نيست. آنکه بي عنوان مثل مثلا
الصلوة قربان کل تقي، کم يا زياد مال آنجاست که مال آنجاست که عنوان ندارد. تطوع
هم ظهورش اين است يعني طوعا و رأفة خودم دارم اين را انجام مي دهم. اما غفيله يک
عنوان شرعي است شارع گفته. تطوع يعني خودم دو کرعت دارم نماز مي خوانم اما غفيله
مثل نافله خودش عنوان دارد. اگر خودش عنوان دارد اين مصداق تطوع نيست اصلا. ظهور
تطوع بيشتر در آن بي عنوان هاست.
البته ما در
معلقات عروه داريم که در همين 35 يک روايتي است روايت4 از آن روايت4 استفاده مي
شود که با عنوان چه بي عنوان، تطوع در وقت فريضه نيست. روايت هم اين است: حضرت مي
فرمايد که وقتي که در وقت مکتوبه شد فابدء بالمکتوبة مکتوبه را بخوان. وقتي وقت
مندوبه شد فلاتضرک کان تترک النافلة قبلها و تبدأ بالفريضة. ضرر نمي کند که نافله
ولش کني و فريضه را بخواني. اينجا ندارد نافله اي تطوعي، عنوان دار يا بي عنوان،
مطلقا، چه با عنوان بي عنوان آن را ولش کن فريضه را بخوان. آن وقت شامل عنوان دار
هم مي شود. اگر اين طوري گفتيم آن وقت نافله مغرب را چه کارش کنيم؟ بايد بگوييم اين
استثناء است اين تخصيص خورده. و هکذا نافله هاي ديگر. نافله صبح و نافله ظهر و عصر
که قبل از آن است بايد بگوييم تخصيص خورده. به نظر بعيد مي آيد.
اجمالا اين بحث
بحث مهمي است هم از نظر اختلاف روايات و هم اختلاف اقوال. و هم اينکه معناي لاتطوع
في وقت الفريضة يعني نماز مستحبي که خودم مي خواهم بخوانم يا شامل آنجايي هم که
شارع فرموده و عنوان دارد شامل آنها هم مي شود.
علي اي حال با
تمام اين تفاصيل بنابر اين خواندن نماز غفيله اشکال ندارد. لاتطوع في وقت الفريضة
اولا که شايد بي عنوان ها را مي گويد يا مال نماز جماعت است يا مال تنگي وقت است و
در ثاني به معني بيش از اثبات کراهت نمي شود اثبات کرد. مثل لاصلوة لجار المسجد الا
في المسجد. آن وقت يک کراهت اين طرف دارد، از آن طرف غفيله يک آثاري دارد معلوم نيست
کدام بهتر است. در حقيقت تزاحم دو مطلب است. نخواندن اين از باب اطاعت کراهت خودش يک
آثاري دارد. غفيله هم خودش يک آثاري دارد معلوم نيست کدام اينها ارجح باشند.
مرحوم آقاي خوئي) يک تفصيلي ميدهد مي فرمايد که اگر غفيله را پيش از نافله خوانديد اينجا اصلا
غفيله حساب نمي شود نافله است، نافله دو رکعت نماز بعد از بعد مغرب، شما دو رکعت
خوانديد، منطبق بر نافله مي شود. پس بنابر اين، مثل نافله هاي ديگر است، لاتطوع في
وقت الفريضة به اين کاري ندارد. عنوانش هم عنوان نافله مي شود. شما ممکن است غفيله
نيت کرديد اما اين نافله است به خاطر اينکه منتهي اليه نافله. نافله دو رکعت نماز
بعد از مغرب است. ولي اگر غفيله را بعد از نافله خوانديد اين مي شود غفيله. آن وقت
اگر قبل است ديگر مصداق لاتطوع في وقت الفريضة است به خاطر اين نافله رسمي هست و
خدا گفته نافله بخوان. اگر بعد از نافله خوانديد چون به عقيده ايشان سند ندارد آن
وقت مصداق لاتطوع في وقت الفريضة مي شود و حال آنکه وقت نماز واجب است وقت نافله
عشاء است نبايد بخوانيد.
آقاي آقاي خوئي
همچون تفصيلي مي دهد که اگر اول غفيله را بخوانيد اين مي شود نافله. اگر غفيله را
بعد از نافله بخوانيد اين مي شود يک چيزي اضافه، تطوع و خوب روايت داشت که لاتطوع
في وقت الفريضة.
ما عرض کرديم
خود شما مي فرماييد که اگر اين را قبل از نافله خواند يا بعد از نافله خواند پس دو
چيز مقابل هم گرفتيد. مي گوييد اگر غفيله را قبل از نافله خواند يعني دوتاست و اگر
بعد از نافله خواند پس دوتا عنوان است اگر خودش يک عنوان دارد يک چيزي مستقلي هست
خوب لاتطوع في وقت الفريضة اين عنوان دار را نمي گيرد.
اين خلاصه مطلب
بود در مورد نماز غفيله بود.
نوافل بسيار زياد
است بخواهيم يکي يکي توضيح بدهيم به اين آساني تمام نمي شود. چند دسته مي شود من
دسته اي بگويم بعد اگر خواستيد بعضي هايش را توضيح مي دهم.
بعضي ها در
اوقات خاصي هست مثل همين نماز غفيله که در وقت خاصي است که بين مغرب و عشا باشد.
بعضي ها به
دنبال سبب خاصي است مثلا نماز تحيت مسجد. نماز شکر. نماز شب، بعضي ها زمان خاص است
مثل شب عيد فطر و نماز دهه ذي الحجه.
بعضي هايش مال
اهداف خاصي است مثل نماز استسقاء واجب که نيست مستحب است براي هدف خاصي است که
باران باشد. خطبه و صحبت دارد از آيات سوره نوح استفاده مي شود که يکي هم استغفار
مطلق است. خشکسالي شده بود قبل از طوفان وقتي پيش نوح آمدند نوح گفته «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا
رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّاراً) (نوح:10) )يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَاراً) (نوح:11. مي گويد خدايا به اين
مردم گفتم اگر آب زياد بخواهيد استغفار زياد بکنيد.
يکي اش در
خواست تيز هوشي، حافظه خوب، هوش خوب، اينها سبب خاص دارد. حاجات خاصه. کشف بلاها،
از بين رفتن مصيبت ها.
بعضي هايش بدون
سبب خصوصيات دارد ولي سبب خاصي ندارد مثل صلوة ائمه. صلوة فاطمه زهراء. صلوة پيغمبر.
نماز موسي بن جعفر. نماز امام زمان. نماز حضرت امير.
تمام اينها يک
نوافلي هم دارد که نوافل مبتدء است که از پيش خودمان مي آوريم که مصداق تطوع مي
شود.
يکي از اينها
نوافل ماه رمضان است. اين را مختصرا عرض مي کنم که شيعي و سني گرد آن مي گردند.
نافله ماه
رمضان خيلي زياد است و گفته شده هزار رکعت است. بعضي رواياتش فقط شب هاي قدر را
دارد بعضي از روايات بعضي از شب هاي قدر را دارد. مثلا روايت اول اين است: قال ابو
الحسن% يک يک نافله شب ماه رمضان. در اين چاپ ما جلد 7 در آن بيست جلدي ها جلد5.
10012ـ «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ
مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ
سَعِيدٍ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ سُلَيْمَانَ الْجَعْفَرِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو
الْحَسَنِ%
صَلِّ لَيْلَةَ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ وَ لَيْلَةَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ مِائَةَ
رَكْعَةٍ (شب بيست و يکم و شب بيست و سوم صد رکعت نماز نافله بخواند.) تَقْرَأُ
فِي كُلِّ رَكْعَةٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ عَشْرَ مَرَّاتٍ (در هر رکعت قل هو
الله را ده بار بخواند.)»
بعضي روايات اين
طوري دارد:
10013ـ «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ
سَعِيدٍ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ قَالَ لِي (أَبُو
عَبْدِ اللَّهِ%)
صَلِّ فِي لَيْلَةِ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ وَ لَيْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ
رَمَضَانَ فِي كُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا إِنْ قَوِيتَ عَلَى ذَلِكَ مِائَةَ
رَكْعَةٍ سِوَى الثَّلَاثَةَ عَشَرَ (غير از آن سيزده رکعت، سيزده رکعت يعني نماز
شب به اضافه دو رکعت فجر) وَ اسْهَرْ فِيهِمَا (آن دو شب را بيدار باشد) حَتَّى
تُصْبِحَ فَإِنَّهُ يُسْتَحَبُّ أَنْ تَكُونَ فِي صَلَاةٍ وَ دُعَاءٍ وَ تَضَرُّعٍ
فَإِنَّهُ يُرْجَى أَنْ تَكُونَ لَيْلَةُ الْقَدْرِ فِي إِحْدَاهُمَا وَ لَيْلَةُ
الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ فَقُلْتُ لَهُ كَيْفَ هِيَ خَيْرٌ مِنْ
أَلْفِ شَهْرٍ قَالَ الْعَمَلُ فِيهَا خَيْرٌ مِنَ الْعَمَلِ فِي أَلْفِ شَهْرٍ وَ
لَيْسَ فِي هَذِهِ الْأَشْهُرِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ الْحَدِيثَ.»
بعضي از روايات
دارد که:
4613- «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَاتِمٍ
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الْمُؤَدِّبِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ
الصَّفَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ شُعَيْبٍ عَنْ
جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ
تُصَلِّيَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ غَيْرِهِ فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ
رَكْعَةٍ فَافْعَلْ فَإِنَّ عَلِيّاً ع كَانَ يُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ
اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَةٍ.»
در باره بعضي
از صحابه هم نقل شده که هزار رکعت مي خواندند. بعدا خواهيم خواند که نماز مستحبي مي
شود در راه رفتن خواند سوره هم نخوانيد، رکوع و سجود با اشاره مي خواندند که اين
وقت کمتر مي گرفته.
ولي در روايات
متعدد در اين زمينه دارد:
10032ـ «وَ
بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ
أَبِي حَمْزَةَ قَالَ دَخَلْنَا عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ لَهُ أَبُو
بَصِيرٍ مَا تَقُولُ فِي الصَّلَاةِ فِي رَمَضَانَ فَقَالَ لَهُ إِنَّ لِرَمَضَانَ
حُرْمَةً وَ حَقّاً لَا يُشْبِهُهُ شَيْءٌ مِنَ الشُّهُورِ صَلِّ مَا اسْتَطَعْتَ
فِي رَمَضَانَ تَطَوُّعاً بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ فِي
كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ أَلْفَ رَكْعَةٍ فَصَلِّ إِنَّ عَلِيّاً%
كَانَ فِي آخِرِ عُمُرِهِ يُصَلِّي فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ أَلْفَ رَكْعَةٍ
الْحَدِيثَ.»
در روايات به
تفصيل دارد که خودتان ببينيد که چطوري اين هزار رکعت را بايد تقسيم کرد. تمام ماه
شب ده رکعت، دهه آخر ده رکعت اضافه شب هاي قدر هم صد هزار مجموع اينها هزار رکعت
در مجموعه ماه رمضان است. که آنها به همين مي گويند صلوة تراويح، منتهي اين تقسيم
ما را ندارند و آن را به جماعت هم ميخوانند.
يک جلسه اگر
بتوانيم در باره فرق نمازهاي واجب با مستحب بحث کنيم خيلي خوب خواهد بود.