بسمه تعالی
مسأله 56 طبق شماره گذاری مرحوم سید درباره
اقسام ترک غسل از نظر نیت، اول اقسامش را ببینیم بعد نظر سید را در این اقسام بعد
ببینیم روایات چه چیزی دارد، خواب جنب در شب رمضان از نظر احتمال بیدار شدن یا عدم
احتمال بیدار شدن اگر تصادفا بیدار شود که در مورد آن بحثی نداریم رفت و غسل کرد و
مشکلی نیست ولی اگر این خواب مستمر شد تا طلوع فجر حالا اقسامی دارد:
1- تصمیم داشته است که غسل را انجام ندهد، می
خواهد بخوابد بیدار هم شود نمی خواهد انجام دهد.
2- مردد بوده که بعدا بلند شود غسل انجام دهد یا
غسل انجام ندهد، توجه هم ندارد که بقاء بر جنابت مانع روزه است.
3- غافل از غسل کردن است یعنی اصلا در فکرش
نیست، فرق دارد با قبلی، قبلا در فکرش هست و مردّد است که انجام بدهم یا نه، این
اصلا غافل است.
4- بنا دارد که وقتی بیدار شد غسل کند ولی
تصادفا خوابش برد تا طلوع فجر.
5- بنا دارد که بیدار شود غسل کند و عادتاً هم
بیدار می شده، معمولش این بوده که بلند می شده.
6- بنا دارد که اگر بیدار شود غسل کند و عادتاً
هم بیدار نمی شده در این فاصله، این ها همه در همان خواب اول، خواب اول یعنی چه
توضیح می دهیم.
البته می دانیم خواب هم به ما هو خواب موضوع حکم
نیست از نظر بطلان و صحت روزه، مهم صدق تعمّد بقاء بر جنابت است که اگر مصداق
تعمّد بقاء بر جنابت باشد روزه اشکال دارد و الّا صرف خوابیدن خود خواب به ما هو
خواب مضر نیست، اگر مصداق تعمّد بقاء بر جنابت باشد مضر است، اصل این را اقتضا می
کند، اطلاق دلیل که به اصطلاح خواب موجب بطلان نیست، منظور از این اطلاق هم همانی
است که در ادله حصر است، ادله حصر مفطرات، مفطرات را منحصر کرده است در چند چیز
معین دیگر نگفته است خواب است، به هرحال میزان بطلان صدق تعمّد بقاء بر جنابت یا
اخلال به نیت که نیت روزه اش به هم بخورد، این اصل اقسام است در حقیقت شش قسم را
بیان کردیم.
اما نظر مرحوم سید و محشین عروه و فقهاء مشهور
در این جهت، اگر تصمیم دارد که غسل نکند این مسلّماً مصداق تعمّد بقاء بر جنابت
است، عمداً می خواهد غسل نکند و غسل هم نکرد و خوابش هم برد مسلّم است که باطل است
و همین طور اگر مردّد است که غسل کند یا غسل نکند همین هم مثل عمد است پس تصمیم بر
غسل کردن ندارد، در غفلت که غافل است که آیا غسل کند یا خیر، اصلا در فکرش نیست
فرق دارد با تردّد، تردید یعنی در فکرش هست منتهی نمی تواند تصمیم بگیرد که غسل
کند یا نکند ولی ذهول و غفلت اصلا یادش نیست، آیا این را هم ملحق کنیم به تصمیم بر
ترک غسل؟ مرحوم سید اول از باب احتیاط می گوید این هم مثل تصمیم بر ترک است بعد می
گوید ولکن اقوا این است که مثل آن نیست، این مثل اینکه بقاء بر اغتسال داشته باشد
و تصادفا مستمر شد حالا به هرحال ببینیم.
اگر بناء بر غسل دارد یا غافل است بنابراینکه
غفلت هم مثل بنا دارد، اگر در خواب اول است این مشکلی ندارد و روزه اش هم درست
است، خواب اول یعنی از موقعی که علم به جنابت پیدا کرد بعد از او خوابیده است خود
خواب را که در آن جنب شده است نمی گوییم خواب اول است آن خواب جنابت است، خوابی که
در آن جنب شد نمی گوییم خواب اول آن خواب جنابت است، از آن خواب که بیدار می شود و
متوجه می شود که جنب شده است و دوباره می خوابد این خواب اول است، اگر در خواب اول
است و همین طور این خواب اول مستمر شد این روزه اش اشکال ندارد، اگر در خواب دوم
است یعنی اول جنب شده است در خواب بوده، بیدار شد بعد خوابید این می شود خواب اول
بعد بیدار شد باز نرفت غسل کند خوابید دوباره این خواب دوم می شود، اگر در خواب
دوم است گفته اند قضاء واجب است، بیشتر نظر بر این است و مرحوم سید هم نظرش بر این
است و محشین هم بیشتر این را گفته اند.
اگر خواب دوم هم بیدار شد و غسل نکرد باز رفت به
خواب و خواب سوم مرحوم سید می گوید این هم علی الاقوا فقط قضاء دارد، کفاره ندارد
ولی احتیاط مستحبی است که کفاره هم بدهد، مشهور هم عقیده شان این است بلکه سید می
گوید که احتیاط این است که در خواب دوم خواب قبل از این آن را هم کفاره بدهد
احتیاط مستحبی است.
ما چند عنوان داریم:
1- تعمّد بر بقاء جنابت.
2- نسیان جنابت که قبلا خواندیم که اگر جنب شده
است و یادش رفت غسل کند یک روز یا چند روز گذشت بعد تمام شدن روز و بلکه ایّام،
این هم یکی از عناوین بود که قبلا خواندیم.
در تمام این ها بحث در این است که آیا روزه باطل
است یا خیر و اگر باطل است کفاره هم دارد یا خیر، در ذهول و غفلت مرحوم آقای حکیم می
گوید صدق تعمّد نمی کند و فقط قضاء، ظاهرا نظر ما هم در معلقات عروه هم همین است،
عقیده مرحوم امام مرحوم استاد هم همین است، مرحوم آقای خوئی و مرحوم آقای شاهرودی
احتیاط کردند، مرحوم آقای شاهرودی علی الاقوا معتقد است که حتما قضاء دارد کفّاره
هم دارد.
از مشهور نقل است که در تمام نومات، نوم اول،
دوم، سوم، اگر عادتا بیدار نمی شده و خوابید و مبالات به انجام غسل نداشت اینجا
حتما قضاء که دارد بلکه کفّاره هم به آن نسبت داده شده است، به هرحال عقاید مختلف
و آن که قطعی است قضاء است، در کفّاره خیلی حرف است، ما روایات را ببینیم و بفهیمم
که چه باید بگوییم و ضمنا چند چیز را در نظر داشته باشیم، اول اینکه آیا در روایات
مصداق برای عمد هم معیّن شده است یا خودمان باید ببینیم که عمد کجا هست، دوم اینکه
آیا بحث فقط در احتلام است یا در جنابت جماع هم همین است، سوم در این نومات کدامش
جای کفّاره است و کدامش فقط قضاء دارد پس روایات را ببینیم و دقت کنیم.
خوب است که قبل از این یک چیزی راجع به کفّاره
عرض کنیم بعد روایات را ببینیم، دلیل کفّاره یکی از چند دلیل می تواند باشد یا بگوییم
ملازمه بین قضاء و کفّاره، وقتی بنا شد که دلیل می گوید قضاء دارد بگوییم ملازمه
است برای اینکه قضاء دارد یعنی باطل است و این هم که خودش باطل کرده است پس کفّاره
هم دارد. این که بدون وجه است، ملازمه را از کجا اثبات کنیم.
یا ادعاء اجماع آن هم با وجود مخالفت محقق،
علامه حلّی، صاحب مدارک، نمی شود اثبات اجماع کرد و تازه اجماعشان هم با وجود
روایات مدرکی است.
بعضی روایات هست که ببینیم از این روایات
استفاده کفّاره می شود کرد یا خیر، حالا همین روایات را ببینیم تا بحث کفّاره یک
قدری روشن شود.
باب 16 از ابواب ما یمسک الصائم، روایت اول که
صحیحه حلبی است عن الصادق(ع) قال فی رجل احتلم اول اللیل یک کسی اول شب محتلم شده
أو اصاب من اهله یا جماع کرده است، از اینجا اولاً می فهمیم که پس حکم جماع با
احتلام در این موردی که می خواهند بگویند یکی است ثمّ نام، ثمّ یعنی محتلم بوده
بیدار شده و بعد از این خوابید پس خواب اول یعنی این چونکه ثمّ نام یعنی بعد
الاحتلام، اگر ادامه همان خواب احتلام است که نمی گویند ثمّ نام این ظهور در حدوث
دارد پس ظهور در حدوث نوم می شود بعد از بیدار شدن از آن خواب احتلامی و همین طور
بعد از جماع که بیدار هم بوده ثمّ نام متعمداً فی شهر رمضان عمدا در ماه رمضان بعد
از احتلام از احتلام که بیدار شده دوباره خوابیده حتی اصبح صبح شد می شود خواب اول
قال یتمّ صومه ذلک این روزه را تکمیل می کند ثمّ یقضی بعد قضاء می کند اذا افطر من
شهر رمضان و حالا که مفطر شد یعنی با این کار افطار است ولی باید تأدباً تکمیل کند
و یستغفر ربّه استغفار هم انجام دهد، این
راجع به خواب اول است و فقط قضاء، روایت از این جهت روشن است، خواب اول هم چه بعد
از احتلام و چه بعد از جماع، احتلامش که در خواب بوده این خواب اول حساب نمی شود،
بیدار می شود از این خواب احتلام بعد می خوابد این خواب اول است و این خواب اول
اگر ادامه پیدا کرد و عمدی هم بوده یعنی پس بنابراین تصمیم بر غسل ندارد عمداً یا
بگویید تصمیم ندارد یعنی تصمیم دارد که غسل نکند یا اینکه اعتماد ندارد که بیدار
شود یا بیدار نشود این هم متعمداً گفته می شود می گوید بنابراین تردّد دارد یا
تصمیم دارد که غسل نکند این ها همه مصداق تعمّد است، دوباره ببینید فی رجل احتلم
اول اللیل أو اصاب من اهله ثمّ نام متعمداً یعنی غفلتاً نه تصمیم بر اینکه فلان
موقع بیدار می شوم و غسل می کنم هم نه، عمداً خوابیده است تا صبح شد، متعمداً
ظاهرش این است که تصمیم غسل ندارد و خوابید، این ظاهرش این است که لا اقل مصداق
تبانی و سستی است یعنی زحول یا تردّد یا عدم نیت غسل قاعدتاً این طور باید باشد،
کفاره هم ندارد و فقط قضاء است.
روایت دوم این هم صحیحه ابراهیم بن عبدالحمید عن
ابی بصیر، فی رجل اجنب فی شهر رمضان باللیل در شب ماه رمضان جنب شده است ثمّ ترک
الغسل متعمّداً، ترک الغسل نه فقط نام متعمداً، پیداست آن نام هست همین است ثمّ
ترک الغسل متعمداً حتی اصبح غسل نکرد عمدا تا صبح شد قال یعتق، این خواب هم دارد؟
فی رجل اجنب فی شهر رمضان باللیل ثمّ ترک الغسل متعمداً حتی اصبح خواب در داخلش
ذکر نشده است ولی کفّاره را دارد پس مصداق کفّاره ترک غسل عمدی است، ترک غسل عمدی
در بیداری صادق است اما در خواب همه جا معلوم نیست صادق باشد حالا فعلا این خواب
را عنوان نکرده است پس اگر ترک غسل عمدی شد و بیداری قال یعتق رقبه أو یصوم شهرین
متتابعین أو یطعم ستّین مسکنیاً تازه
بعد فرمود فضیلت اصل ماه رمضان را هم درک نمی کند، بالاخره این راجع به تعمّد به
بقاء جنابت است از بحث ما که مسأله خواب است فعلا کنار می رود.
روایت سوم این باب هم مثل همین است منتهی سندش
هم اشکال دارد باسناده شیخ عن محمد بن حسن صفّار عن محمد بن عیسی تا اینجا خوب عن
سلیمان بن جعفر مروزی این ثقه است مورد توجه کامل از اصحاب خاص اما معلوم نیست که
سلیمان بن جعفر باشد چون نسخه ای دارد سلیمان بن حفص قبلا هم این روایت را به
تناسبی خواندیم، سلیمان بن حفص هم قلیل الروایة است و هم اینکه هیچ توثیقی ندارد
پس روایت اشکال پیدا می کند علی الفقیه امام موسی بن جعفر(ع) اذا اجنب الرجل فی
شهر رمضان بلّیل و لایغتسل حتی یصبح هیچ ندارد خواب، نخوابیده است عمداً غسل نکرده
است فعلیه صوم شهرین متتابعین مع صوم ذلک الیوم و لا یدرک فضل یومه این
هم کفّاره دارد اما خواب مطرح نشده است.
حالا ببینید مهم این روایت است، شیخ طوسی
باسناده عن محمد بن حسن صفّار عن ابراهیم بن هاشم عن عبدالرحمن بن حمّاد عن
ابراهیم بن عبدالحمید کاملا سند معتبر تا اینجا ولی ایشان نقل می کند عن بعض موالیه،
قبلا به تناسبی روایت را خواندیم، بعض موالی چه کسی است اسم نمی برد پس روایت مرسله
است حالا البته بعض موالیه و بعض اصحاب و بعض اولیاء و مانند این ها فرق دارد با
عن رجل، عن بعض الناس، عن بعض الشیعه و مانند این ها، این یک کمی تا حدودی اعتماد
ولی باز بالاخره مرسله است قال سألته عن احتلام الصائم مضمره هم هست روایت، سألته حالا
می گوییم از امام عن احتلام الصائم قال اذا احتلم نهاراً فی شهر رمضان فلا ینم حتی
یغتسل اگر روز است و محتلم شده است نخوابد و برود غسل کند اول اینکه مستحب است و
لزوم ندارد و ان اجنب لیلاً فی شهر رمضان اگر شب خوابید و جنب شد این هم فلا ینام
الّا ساعة یک لحظه ای نه اصلا ساعتی که ما می گوییم حتی یغتسل برود غسل کند آن وقت
ادامه اش فمن أجنب فی شهر رمضان در ماه رمضان مجنب شد فنام خوابید که به ما مربوط
می شود حتی یصبح صبح شد، این کدام خواب است؟ ندارد خواب اول، دوم، سوم منتهی چیزی
که هست به قرینه فنام حتی خواب اول ممتد است منتهی لابد قضیه عمد است، أجنب فی شهر
رمضان فنام خوابید خوابش هم طول کشید صبح شد فعلیه عتق رقبة أو اطعام ستّین
مسکیناً و قضاء ذلک الیوم و یتمّ صیامه یعنی
روزه اش را هم احتراماً و تعدباً باید تمام کند و خراب نکند، این مسلّم است که
مصداقش عمد است و روایت هم که اشکال دارد از نظر مضمره بود، از نظر مرسله بودن
حالا ما از خارج می دانیم قدر متیقن مسأله عمد است پس در خواب اول هم اگر عمد باشد
باید بگوییم روایت آنجا را می گوید منتهی سندی ندارد بنابراین تا اینجا طبق برنامه
ریزی که شیخ حر عاملی کرده است در کفّاره دلیل روشنی بر کفّاره مطلقاً پیدا نکردیم
در مسأله خواب، اما در جنابت عمدی داشتیم.
این راجع به خصوص کفّاره، اما کلاً راجع به خواب
که ببینیم خواب اول یعنی چه و حکمش قضاء است و خواب دوم و سوم آیا مثل خواب اول
است، کل روایات در چندین باب پراکنده است، ما همه این ها را یکی یکی باید ببینیم.
باب چهاردهم از ابواب ما یمسک روایت اول، شیخ
طوسی باسناده عن حسین بن سعید اهوازی عن فضاله عن علاء عن محمد بن مسلم عن احدهما
سند بسیار خوب سأل عن الرجل تصیبه الجنابة فی رمضان یک کسی جنب شده است در ماه
رمضان ثمّ ینام پس اگر خواب بوده خوابی که در آن جنب شده است آن خواب اول نیست بعد
از اینکه از آن بیدار شده است و دوباره خوابیده است این خواب اول است قال ان
استیقظ قبل ان یطلع الفجر اگر پیش از طلوع فجر بیدار شد از همین خواب اول حالا اگر
غسل نکرد از باب عذر بیدار شد ولی موفق به غسل نشد از باب عذر، عذرش چه بوده؟
انتظر ماءً یسخّن منتظر است که آب داغ کند أو یستقی آب بیاورند فطلع الفجر اینجا
نه قضاء دارد و نه کفاره برای اینکه بقاء عمدی بر جنابت نبوده خوابش هیچ موضوعیتی
بر این پیدا نمی کند، بعد از خواب قبل از طلوع فجر بیدار شده است و بناء بر غسل هم
داشته جور نشد، آب داغ نبود یا مریض می شود یا اصلا آب نبود فلا یقضی صومه اینکه
به بحث ما از این جهت مربوط نمی شود به این معنا که بیدار بوده با بیداری غسل
نکرده است نه اینکه به خواب رفته است و غسل نکرده است خواب درست است گفته است ولی
بیدار شد و تا طلوع فجر بیدار هم بود اما نشد غسل کند این نه حکم کفّاره دارد و نه
حکم قضاء.
روایت دوم هم همین طور هست می فرماید که رجل
اصابته جنابة فی آخر اللیل فقام لیغتسل و لم یصب ماءً آخر شب بلند شد و رفت غسل
کند و آب نبود فذهب لیطلبه دنبال آب می گشت أو بعث من یأتیه بالماء کسی را فرستاد
آب بیاورد فعسر علیه کار سخت شد صبح شد کیف یصنع قال اشکال ندارد یغتسل اذا جاء
وقتی آب برایش آوردند غسل می کند ثمّ یصلّی نمازش
را می خواند یعنی روزه هم هیچ اشکالی ندارد برای اینکه این بیدار بوده، بحث خواب
در این دو روایت مطرح است ولی خواب نه به عنوان عذر، بیدار شد وقت هم بود آب نبود مثل
کسی که بیدار است و آب ندارد تیمّم می کند پس خواب در این دو روایت به هیچ وجه
موضوع کلام نیست.
در باب پانزدهم روایت اول صحیحه معاویة بن عمّار
قلت لابی عبدالله(ع) الرجل یجنب فی اول اللیل اول شب جنب شد ثمّ ینام بعد خوابید
حتی یصبح این خواب طول کشید تا صبح این خواب به درد ما می خورد، خواب اینجا
موضوعیت پیدا کرده است، بیدار نشد حتی یصبح فی شهر رمضان قال لیس علیه شیء، لیس
علیه شیء یعنی نه قضاء دارد و نه کفّاره، این خواب اول بود برای اینکه اول جنب شده
بود حالا به احتلام یا به هر جهت دیگری ثمّ ینام پس یک خواب اول بوده که در آن احتلام
بوده و یک خوابی است بعد از آن یعنی بعد از آن خواب اولی که در آن محتلم شده است یا
اگر جماع بوده خواب نبوده این خواب اولی که حالا می خوابد، قال لیس علیه شیء اشکال
ندارد قلت فانّه استیقظ دوباره بیدار شد از خواب اول طبق روایت حتی اصبح صبح شد آن
وقت این خواب اول که عمدی بوده فلیقض ذلک الیوم عقوبةً این
خوابی که رفت و صبح شد باید قضاء کند از باب عقوبت یعنی معصیت کرده است این خواب
یعنی خود این خواب در حقیقت برایش یک معصیت است نه از باب خواب، از باب اینکه منجر
به ترک غسل یعنی از باب مصداق تعمّد بقاء بر جنابت عقوبةً، حالا قبلا به یک تناسبی
این روایت را خواندیم که عقوبت آیا منظور حرمت عقوبت اُخروی است یا مشکلات دنیای
ولی بی برکتی عمر مثلا، این عقوبت ها که موجب حرمت چیز نیست ولی ظاهرش عقوبت
اُخروی باید باشد.
خلاصه پس از این روایت به خوبی استفاده کردیم که
خواب اول بعد از خواب احتلام اشکال ندارد، خواب دوم یعنی بعد از این خواب اول این
قضاء دارد.
روایت دوم همین باب 15 صحیحه ابن ابی یعفور قلت
لابی عبدالله(ع) الرجل یجنب فی شهر رمضان جنب شده است ثمّ یستیقظ بیدار می شود ثمّ
ینام دوباره می خوابد ثمّ یستیقظ بیدار می شود ثمّ ینام حتی یصبح این چند خواب شد؟
در یک نسخه ای دارد که دنبال خواب اول صبح می شود، اما یک نسخه دارد که بعد از
خواب اولی ثمّ یستیقظ دوباره ثمّ ینام این می شود خواب دوم، قال یتمّ یومه این روز
را باید تمام کند و یقضی یوماً آخر یعنی خواب دوم موجب قضاء است طبق آن روایت قبلی
می شود و إن لم یستیقظ اگر بیدار نشد تا اینکه صبح شد اتمّ صومه و جاز له اگر
بیدار نشود دنبال آن خواب اولی دیگر خواب دوم نشد خوابش برد تا صبح شد این قضاء هم
ندارد.
تا اینجا راجع به کفّاره چیزی پیدا نکردیم راجع
به قضاء هم خواب اول بعد از خواب احتلامی این قضاء دارد، خوابی که در آن احتلام
شده است نه، خوابی اول هم که بعد از آن است نه، خواب اول اصطلاحی یعنی خواب بعد از
او که همین که طبق این روایت دیدیم.
این بحث یک بحث مشکلی است حواشی عروه را ببینید
نوع آقایان از باب احتیاط حکم دادند فتوا نمی دهند حالا باید ببینیم چطور است،
روایت سوم صحیحه محمد بن مسلم عن الرجل تصیبه الجنابة فی شهر الرمضان ثمّ ینام قبل
ان یغتسل قال یتمّ صومه و یقضی ذلک الیوم روزه را تمام می کند و قضاء می کند که
خوابیده است قبل از غسل بعد از جنابت، نمی گوید جنابت احتلامی که این قبلا بوده
است یا اینکه جنابت در بیداری و جماع الّا ان یستیقظ قبل ان یطلع الفجر اگر قبل از
طلوع فجر بیدار شد این قضاء هم ندارد برای اینکه بیدار است حالا اگر می تواند غسل
کند که غسل کند اگر منتظر آب است یسخّن أو یستقی که
اصلا قضاء هم ندارد حالا باز هم کار مشکل است باید روایات را ببینیم، عجله نمی
کنیم در نظر دادن، به کلمات اهل بیت هرچه آشنا شویم و بیشتر بخوانیم انشاء الله که
ثوابش بیشتر است.