صفحه نخست / درس خارج فقه / دروس سال تحصیلی 98-99

کفارات جلسه دوم






باسمه تعالی

 

صحبت در کفارات هست، دسته می­‌خواهیم کنیم چهار جور کفاره داریم:

1- کفارات مرتبه که به ترتیب یکی بعد از دیگری، اول اگر آن نشد دومی، نشد سومی.

2- کفارات مخیّره، تخییر است از اول می­گویند بین این سه مورد هرکدام را که می­‌خواهید انتخاب کنید.

3- کفاراتی که جمع است به این معنا که چند کفاره را همه را باید با هم انجام دهند.

4- کفاراتی که مرتبه مخیّره هستند یعنی اول در آن ترتیب است وقتی به دومی رسیدید آن­جا تخییر بین دو چیز یا سه چیز می­‌شود.

استقرائی هم این است، حالا می­‌شود تا حدودی عقلی کرد بگوییم کفاره یا جمع است یا نه، اگر جمع نیست یا فقط تخییر است یا نه، اگر تخییر فقط نیست یا ترتیب فقط است یا خیر، یا استقراء است یا ترتیب عقلی اقسامش در حقیقت چهار جور است که عرض کردیم مرتبه، مخیره، کفاره جمع، کفاره هم ترتیب و هم تخییر که هردو وجه هست.

در کفارات چه مرتبه چه مخیره، چه این دو وجه دیگر در کل کفارات بگوییم، این­ها حکم عبادت را دارند یا حقیقتاً عبادت هستند، از مرحوم صاحب جواهر نقل است که ایشان می­گوید من اعظم العباداة است کفارات کلا من اعظم العباداة بنابراین قصد قربت در آن معتبر است، اگر چنان­چه قصد قربت نباشد کفاره باطل است باید مجدداً اعاده کند، ریا مبطل است حالا چه ریا تمام داعی باشد یا به نحو ذم باشد به این معنا که قصد ریا دارد به اضافه توجه به خدا در حقیقت شرک بنابراین صیام شهرین به جای خودش که عبادت هست کفاره قتل خطئی مثلا عتق است و بعضی جاهای دیگر هم عتق است، خود عتق باید للله باشد، تقریبا ادعاء اجماع و اتّفاق در فتوا شده است که عبادت هستند و قصد قربت می­‌خواهد.

از خود عباراتی که در روایات هست که می­گوید عتق اگر نشد صیام ستّین یوم اگر نشد، اطعام ستّین نفر از این عبادیت استفاده می­شود چون در کنار صوم است و در رده آن است، این معنا ندارد که آن عبادی باشد و این یکی توسلی مثلا باشد علی ای حال از نظر فتوا هم اتفاقی است که عبادت است و قصد قربت می­‌خواهد.

کفارات مرتبه شاید اتفاقی باشد که سه کفاره هستند، یکی در ظهار است که کفاره مرتبه است، عتق و صیام هست و اطعام، یکی کفاره قتل خطائی است، قتل خطئی باز به همین صورت است و کفاره­‌اش مرتبه است، عتق است و صیام ستّین یوماً، اطعام ستّین نفر، یک کفاره هم داریم مربوط به کسی که قضاء ماه رمضان را می­گرفته غروب نشده بعد از ظهر افطار کند یعنی قضاء روزه ماه رمضان را افطار کند این کفاره­اش مغیّره هست منتهی نه به آن صورت بلکه ده نفر اطعام نشد سه روز روزه ظاهرا این گونه هست حالا در ادامه می­خوانیم، اطعام عشرة مساکین اگر نشد سه روز روزه همین دو کفاره مرتبه هست.

اولی که می­خواهیم بخوانیم کفاره ظهار است روایات متعدد داریم، ما نفهمیدیم ظهار به چه مناسبت می­گویند چون می­گوید ظهرک کظهر امّی او به ظهرش چه کار دارد به زن خودش می­گوید ظهرک کظهر امّی این به چه مناسبت این را می­گوید، شاید منظور از این ظهر نه پشت جسمی منظور هست بلکه می­گویند پشت نسلی، می­گویند فلانی پشتش به فلان پیغمبر می­خورد، به فلان عالم می­خورد، شاید منظور یک چنین چیزی باشد و الّا حالا ظهرک کظهر امی نفهمیدم، حالا صورتش را بگوید، صورت تو مثل صورت مادرم مثلا، به چه مناسبت این گونه گفته شده است نفهمیدیم، توضیح هم داده نشده ظهار ظاهرش جمع ظهر است چیز دیگری نیست یعنی بسیط نیست، جمع است مثل رجال، ظهار.

من فکر می­کنم به همان معنا باشد که عرض می­کنم، پشت به معنای نسل است می­گوید ریشه­اش به آن­جا می­خورد، همان طور که نوه نمی­تواند مادر بزرگ خودش را بگیرد این پشتش به آن می­خورد ریشه­اش از آن­جا هست یعنی نمی­تواند ازدواج باشد و این­ها، یک چنین چیزی احتمالا باشد.

روایات راجع به اصل کفاره­اش متعدد است ببینیم از روایات چه استفاده­ای می­کنیم، در باب اول از ابواب کفارات روایت 1 صحیحه حمران بن اعین عن الباقر ع «فِي حَدِيثِ الظِّهَارِ قَالَ وَنَدِمَ الرَّجُلُ عَلَى مَا قَالَ‏ لِامْرَأَتِهِ» حدیثش مفصل است قسمت اول را نیاورده­اند، کسی ظهار کرده بعد پشیمان شده است که این چه حرفی بود به زنش گفته است‏« وَ كَرِهَ اللَّهُ ذَلِكَ لِلْمُؤْمِنِينَ بَعْدُ» خداوند هم بعد از این حادثه خوش نیامد برای مؤمنین یک چنین مسأله­ای که کسی ظهار کند و بعد هم کانّ این را جدا حساب کند و این موارد «فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ الَّذِينَ يُظاهِرُونَ مِنْ نِسائِهِمْ» آن­ها که ظهار می­کنند از زن­هایشان مِن نشریه هست یا مِن تعدیه؟ منشأ ظهار یعنی همان ظهر زن­ها «ثُمَّ يَعُودُونَ لِما قالُوا» برمی­گردند به آن­که گفتند یعنی کانّ معنایش این است که می­خواهد بگوید یک حرفی زده است حالا پشیمان شده و برمی­گردد بررسی کند کانّ یک چنین معنایی می­خواهد بگوید «يَعْنِي مَا قَالَ الرَّجُلُ الْأَوَّلُ لِامْرَأَتِهِ أَنْتِ عَلَيَّ كَظَهْرِ أُمِّي» می­گوید یعودون یعنی این که شخص نسبت به حرف اولی که به زنش گفته است که گفته است انت علیّک ظهر امی برمی­گردد اوج می­کند با این جمله که این چه حرفی بود زدم کانّ این گونه هست «قَالَ فَمَنْ قَالَهَا بَعْدَ مَا عَفَا اللَّهُ وَ غَفَرَ لِلرَّجُلِ الْأَوَّلِ» حدیث این گونه دارد امام فرمود پس کسی این جمله را بگوید بعد از اینکه خدا گذشت کرده و این را طلاق نمی­داند، جدایی نمی­داند و ببخشد، نسبت به آن رجل حرف اولش را، و غفر ظاهرا این گونه هست غفر للرجل الاول به این شخص ببخشد آن جمله اولی را یعودون لما قالوا اشاره به این است این عفا به خوبی تصریح دارد و روایات دیگر هم دارد که گناه بوده این کار خدا می­بخشد، بعضی موارد در کفارات داریم که گناه مغفور یکی نماز آخر وقت است، نماز آخر وقت طبق روایات گناه هست ولی خدا این گناه را می­بخشد، ظهار هم همین طور گناه هست اما خدا می­بخشد این گناه را، چیزهای دیگری هم داریم، به هرحال حالا برای گذشت از این گناه به طور مطلق و رها نیست باید یک قدری در فشار قرار گیرد بعد اینکه بی جهت تکرار نکند مثل مسأله معلّل مثلا یک نفر زنش را سه بار طلاق داد بعد بخواهند هر دفعه دائم بگویند طلاق و دوباره برگردد و خُل بازی خلاصه دربیاورد این است که برای اینکه یک مقدار فشار به او وارد کنند می­گویند باید آن مسائل را عمل کند و محلّل بیاید و این موارد «فَإِنَّ عَلَيْهِ‏ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا يَعْنِي مُجَامَعَتَهَا ذلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ» حالا اگر چنان­چه تحریر رقبه را نمی­تواند، تحریر رقبة ملاحظه می­کنید که هیچ قیدی هم فعلا در اینجا ندارد، «فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا» در روایت مشخص شهرین متتابعین به 31 روز پی در پی کافی است، یک روز از ماه دوم به اضافه سی روز ماه اول متتابع می­شود «فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ» اگر نتوانست دو ماه روزه بگیرد «فَإِطْعامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً[1]» اطعام کند، اطعام اینجا مثل اطعام در ماه رمضان، در افطار آن­جا گفته شده است در زکات فطره هم این معنا هست باید بدهیم او بخورد اطعام.

من یک قدری در این قضیه شک کردم، اطعام یعنی حتما طعام بدهد او بخورد؟ یا اطعام همین است که طعم و ما یطعم را وقتی دست او بدهد به این اطعام می­گویند و لازم نیست که صبر کنم و نگاه کنم که او خورد، اگر طعام را مثلا غذایش فلان مقدار برنج است این برنج را تحویل او داد این اطعام می­شود و لو اینکه این نخورد ولی به عنوان خوردن گرفته است، غذا هست، خوردنی است، به عبارت دیگر اطعام یعنی خوردن یا دادن خوردنی من فکر می­کنم که معنایش همین باشد نه اینکه حتما باید صبر کند تا بخورد بلکه یعنی دادن خوردنی، شما پول می­دهید به فقیر که نان بگیرد و بخورد، اگر غذا را دادن به فقیر این گرفت و رفت می­گویند فلانی کمکش کرد، اطعام در اینجا مثل کمک کردنی است که متعارف می­گویند، در زکات فطره هم همین طور و موارد دیگر هرچند بگوییم اطعام به آن معنا خیلی مشکل است و اینگونه معنا کنیم و افراد در مضیقه هم واقع می­شوند.

در روایت 2 این باب موثقه سماعه این گونه هست: وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ «سَمِعْتُهُ‏ يَقُولُ‏ جَاءَ رَجُلٌ‏ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ظَاهَرْتُ مِنِ امْرَأَتِي» با زنم ظهار کردم «قَالَ اذْهَبْ فَأَعْتِقْ رَقَبَةً» یک رقبه­ای را آزاد کن «قَالَ لَيْسَ عِنْدِي» من پولی ندارم «قَالَ اذْهَبْ فَصُمْ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ قَالَ لَا أَقْوَى» دو ماه روزه نمی­توانم «قَالَ اذْهَبْ فَأَطْعِمْ سِتِّينَ مِسْكِينا[2]»

در یک روایتی دارد که گفت این ستّین مسکینا را هم نمی­توانم، حضرت به او خرما داد کانّ به او بخشید گفت این خرما را بده این کفاره­ات شود گفت آقا به خدا هیچ فقیری از خودم محتاج تر نیست، حضرت گفت خودت بخور، این چطور کاری است که حضرت کرد، در حقیقت او ظهار کرده که کفاره­اش را هم پیغمبر داد.

در بعضی روایات دارد که حضرت فرمود که انا اولی بالمؤمنین انفسهم پس کسی که از دنیا رفت و بدهی داشت اگر دارد از ترکه خودش می­دهند و اگر ندارد من می­دهم، این را به عنوان مصداق بیان ولایت معنا کرد، در درجه اول منظور از ولایت بررسی مشکلات مردم از این نظر هست، این روایت خیلی تعجب است که حضرت فرمود خودت بخور.

در ترتیبی که این روایات دارند متعدد است که همه تصریح به این دارند که هم کفاره همین است و هم ترتیبش این گونه هست، آن روایتی که عرض کردم باب 2 روایت 1 موثقه سماعة عن ابی بصیر عن الصادق ع «سمعته یقول جَاءَ رَجُلٌ‏ إِلَى‏ رَسُولِ‏ اللَّهِ‏ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ظَاهَرْتُ مِنِ امْرَأَتِي قَالَ اذْهَبْ فَأَعْتِقْ رَقَبَةً قَالَ لَيْسَ عِنْدِي قَالَ اذْهَبْ فَصُمْ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ قَالَ لَا أَقْوَى قَالَ اذْهَبْ فَأَطْعِمْ سِتِّينَ مِسْكِيناً قَالَ لَيْس‏ عِنْدِي قَالَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَنَا أَتَصَدَّقُ عَنْك‏» معنای انا اتصدق عنک معنایش این است که این اطعام را من انجام می­دهم به عنوان نیابت از تو، در عبادات چون در نماز نیابت از زنده درست نیست، انسان نائب زنده­ای بشود در عبادات، حتی در عبادات مستحبه دارد که اهداء ثواب یعنی نمازش را خودش بخواند و برای خودش بخواند ثوابش را هدیه به او کند نه به این معنا که این نائب از او در نماز باشد، اگر این عبادت است آدم زنده چطور می­شود نیابتش در اینجا، «فَقَالَ وَ الَّذِي بَعَثَكَ بِالْحَقِّ مَا أَعْلَمُ بَيْنَ لَابَتَيْهَا أَحَداً أَحْوَجَ إِلَيْهِ مِنِّي وَ مِنْ عِيَالِي قَالَ فَاذْهَبْ فَكُلْ وَ أَطْعِمْ عِيَالَكَ[3]» بخور و به عیالت هم بده ظاهراً منظور این است که دلیل کفاره اینجا شامل نمی­شود، دلیل کفاره عجز را نمی­گیرد مثل نذری که کسی بکند و قادر نباشد چطور نذر ساقط است اینجا هم کانّ این گونه هست.

دعای توسل را ملاحظه بفرمایید هر گونه مشکلی که به خصوص شیعیان مولا علی ع دارند در این دعا نشان داده شده است که در صدد حل مشکل بر می­آید، ندارد که حاجتش چیست، هرچه که هست پیغمبر به اهل بیت نسبت به مؤمنین و نسبت به افرادی که گرفتاری دارند یک چنین مطلبی را می­خواهد افاضه کند منتهی اگر کار خیلی سخت است ما معمولا می­گفتیم که تا 14 روز هر روز 14 مرتبه دعای توسل را بخوانید ان شاءالله مشکلاتشان حل می­شود این گونه اگر پیگیری کنند، تا 14 روز هر روز 14 بار به یاد 14 معصوم چون این­ها هستند که به مقتضای ولایت دست ما را می­گیرند در هر جهتی، خیلی این روایت تکان دهنده است، کجا حکومتی به این صورت می­توان پیدا کرد.

حالا این راجع به ظهار که روایت هم در این جهت متعدد بوده خیلی­ها لسان واحد است این روایت هم بحث ولایت در آن مطرح هست بسیار از این نظر جالب است، این هم غیر از این سندی که گفتیم به سند دیگر هم نقل شده است.

 



[1] وسائل باب1 کفارات ح1

[2] وسائل باب1 کفارات ح2

[3] وسائل باب2 ظهار ح1






   سه‌شنبه 26 اسفند 1399




فرم دریافت نظرات

جهت استفتاء با شماره تلفن 02537740913 یک ساعت به ظهر یا مغرب به افق تهران تماس حاصل فرمایید.

istifta atsign ayat-gerami.ir |  info atsign ayat-gerami.ir | ارتباط با ما